خاطرات ني ني و من

اتاق جوجه

1392/7/16 12:09
نویسنده : مهري
121 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم نازنینم قشنگم امروز شنبه است و ما تمام هفته گذشته با تمام شوق و ذوق و عشق و علاقمون مشغول آماده کردن اتاق جناب عالی بودیم

هفته گذشته بابا دانیال از جمعه تا دوشنبه واسه پروازهای حج رفته بودن شیراز و اردبیل ما هم فرصت را غنیمت شمردیم و افتادیم به جون خونه کم کم اخلاق بابا دانی میاد دستت زیاد از ریخت و پاشو بهم ریختگی خونه خوشش نمی اد جونم واست بگه روز پنجشنبه مامان فاطمه اومد و از صبح جمعه تا غروب یکشنبه همگی کار کردیم بابا محمود و مامان ندا هم کمکمون بودن دستشون درد نکنه حسابی واسه اومدنت زحمت کشیدن من از طرف تو قول دادم که واسشون جبران کنی

روز دوشنبه هم بابا دانیال تشریف فرما شدن حسابی کیف کرد خونه خیلی تمیز شده اتاق تو سفید سفید مثل اتاق فرشته ها اماده است واسه چیدن وسایلت عصر دوشنبه همگی به اتفاق رفتیم و تخت و کمدتا  سفارش دادیم بابا دانیال اول واست یه کمد با طرح زرافه انتخاب کرده بود که بعد پشیمون شد و در نهایت یه تخت و کمد ساده کرم رنگ که روی درش عکس یه سگه را پسندید امیدوارم خوشت بیاد عزیزم سلیقه بابایی خوبه اونجا منو بابا تو پوست خودمون نبودیم خیلی ذوق کردیم بعدم واست یه کم خورد و ریز خریدیم و اومدیم خونه

امروزم رفتم  پرده اتاقتو خریدم از غروب تا حالا دوختمش و نصبش کردم قشنگ شد حالا منتظریم تا شنبه 20 مهر که تخت و کمدت را بیارن و اتاقت را بچنیم دل تو دلم نیست واسه اومدنت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)